مهارت سادهنوشتن
مهارت ساده نوشتن
همهی ما باید در مواقعی از زندگی بنویسیم، دانشآموز انشاء، دانشجو جزوه، نویسنده داستان و . . .
اصلا نوشتن بهکنار،
ما که باید حرف بزنیم؟
حرف زدن دقیقا مثل نوشتن است، تنها با این تفاوت که نوشته را میخوانیم، حرف را میشنویم!
موضوعی که میخواهیم در ارتباط با آن صحبت کنیم، مهارت سادهنوشتن است.
بله، درسته، مهارت سادهنوشتن.
شاید برای شما هم عجیب باشد که مگر سادهنویسی مهارت میخواهد؟ بله!
بعضی افراد فکر میکنند که ساده نوشتن ضعف قلم است، درحالی اصلا اینطور نیست و سادهنویسی یک مهارت است.
حالا چرا؟
با یک مثال شروع میکنیم که نیمی از راه را نشانمان میدهد.
دو استاد فلسفه را در نظر بگیرید؛ [فلسفه مبحثی است که اگر فرد نتواند مفهومش را درک کند، هیچ سودی ندارد]. استاد اول تمام مباحثش را به زبان تخصصی و پیچیده بیان میکند، درنتیجه مشخص است فردی که آشناییتی با فلسفه ندارد نمیتواند متوجه این دروس بشود و از آنها استفاده ببرد؛ ولی استاد دوم آنقدر روی کلمات فکر میکند، که بتواند آنها را به ساده ترین شکل ممکن بیان کند؛ طوری که همه افراد بتوانند آن مبحث را درک کنند.
کار کدام سخت تر است؟ صددردصد استاد دوم!
چون پای فلسفه در میان آمد، کتاب دنیایسوفی را پیشنهاد میکنم، این کتاب فلسفه را به زبان بسیار ساده بیان کرده، امیدوارم از خواندنش لذت ببرید.
سادهنوشتن سخت است، چون همه فکر میکنند اگر ساده بنویسند مورد سرزنش قرار میگیرند. یعنی از ترس این موضوع پیچیده مینویسند که دیگران فکر کنند او فرد بسیار ماهری است.
وقتی میخواهیم چیزی را روان و ساده بنویسیم باید انقدر مفهوم جمله را درک کرده باشیم که درست مقصود آن را بیان کنیم.
پس نتیجه میگیریم
سادهنوشتن از سخت نوشتن دشوارتر است. هیچکس شما را بابت سادهنوشتن سرزنش نمیکند. آزاداندیش باشید.
امیدوارم از این بهبعد همه چیز را ساده بگویید و بنویسید.
مرسی مطلب مناسبی بود
متشکر