معرفی کتاب، کافه ژپتو
کتاب خواندن یکی از بهترین چیزهایی است که هم میتواند ما را سرگرم کند و هم ذهنمان را رشد دهد. همهی ما در طول روز حداقل یک ساعت اوقات فراغت داریم. از آن زمان چهاستفادهای میبریم؟
یکی از لذتبخشترین کارها مطالعه کتاب است.
کتاب کافهژپتو بهقلم خانم نغمهنائینی از نشر سخن میتواند شما را همراهی کند. برای اینکه با موضوعش بیشتر آشنا شویم اول یک طرح کلی از آن را میگویم.
کافه ژپتو روایتگر دختری بهاسم مهتا میباشد که در حال برنامهریزی برای ازدواجش است، اما با یک تصادف تمام زندگیاش تغییر میکند. مهتا در یک بعد دیگر از زندگی قرار میگیرد، با یک دیدگاه جدید که میتواند ارزش خودش را بیشتر درک کند و اطرافیانش را خوبتر بشناسد. محدودیتهای جالب و همچنین آزار دهنده.
اتفاقی که بعد این تصادف صورت میگیرد این کتاب را درمکتب رئالیسمجادویی قرار داده.
حالا رئالیسمجادویی یعنی چه؟
رئال و رئالیسم بهمعنای واقعگرایی هستند؛ مثلا کتابی میخوانیم که اتفاقاتش میتواند در اطراف ما هم صورت بگیرد.
و اما رئالیسمجادویی همانطور که از اسمش مشخص است دقیقا مقابل رئالیسم است. در این مکتب فضای چیزی که میبینیم یا میخوانیم باید جادویی باشد.
اگر بهاین مکتب علاقهای ندارید، باز هم اینکتاب را پیشنهاد میکنم؛
کتاب کافه ژپتو قلم بسیار روانی دارد و همین باعث میشود بیشتر از خواندنش لذت ببرید.
تعلیق کتاب شما را تا پایان داستان همراهی میکند، مثل اینکه قلابی صیدتان کرده باشد.
کتاب شخصیتپردازی بسیار قوی دارد و بهراحتی میتوانید با تمام شخصیتها ارتباط برقرار کنید.
بخشی از کتاب کافه ژپتو
استرس روبهرو شدن با بچهها و خانوادهام را دارم. در طبقه پنجم، آشنایی نمیبینم. از پرستار، سراغ اتاق ایزوله را میگیرم. راهنماییام میکند. نگران و مردد پیش میروم. بخشی از دیوار اتاق، شیشهای است. از کنار شیشه بهداخل سرک میکشم. بابا و آتیلا با گان و پاپوش استریل در اتاق هستند. قلبم تند میزند از دیدنشان. از دیدن خودم که روی تخت، بیهوش است با چشمهای بسته و همان دستگاهها، لولهها و سیمها!
آتیلا کنار تخت نشسته و خیره بهصورت خوابیده من، دستم را میان دو دوست گرفته است. بابا هم مات تخت من مانده و غمگین، لبهایش را روی هم فشار میدهد. غمی که در نگاهش لانه کرده، مال چشمهای همیشه خندان بابا نیست، وقتی هربار میگفت:”ماه پیشونی بابا” و انگار ستاره باران میشد نینی نگاهش! اشکم میچکد. آتیلا… مثل کسی که از فراموشی برگشته، لحظه لحظه عاشقیاش پیش چشمهایم جان میگیرد .. .
***
امیدوارم از خواندنش لذت ببرید.
ایده بسیار خوبیه معرفی کتاب….انتخابتونم اشکالی نداره اما سعی کنین از آثار معروف تر و پر مخاطب تر شروع کنین….ضمنا نوشتن قیمت کتاب معقول نیست چون این مطلب موندگاره در سایت در حالی که قیمت ها هر روز در حال تغییر هستند
درسته، تصحیح شد.