یکی بود یکی نبود… مؤذن مسجد: موذنی بدون مزد و برای رضای خدا،در مسجدی اذان میگفت؛اما در هنگام اذان گویی،حرکات…
بیشتر بخوانید »داستان های کوتاه
یکی بود یکی نبود… آخرین پرتاب: یکی از حاکمان شیراز ، انگشتری داشت که نگین بسیار گران قیمتی بر آن…
بیشتر بخوانید »