داستان های آموزنده

داستان

یکی بود یکی نبود

یکی بود یکی نبود… دام پزشک و بیمار: مرد کم عقل و بی اندیشه ای که چشمش درد گرفته بود،پیش…

بیشتر بخوانید »
داستان

حکایات پند آموز

حکایات پند آموز… کنترل زبان: امام صادق (ع) از پدران بزرگوار خود نقل کرد که روزی حضرت داوود (ع) به…

بیشتر بخوانید »
داستان

یکی بود یکی نبود «قسمت هشتم»

نتیجه ترحم:   یکی از صالحان روزگار رفیقی داشت،از دنیا رفت،پس از مدتی او را در خواب دید،پرسید: خداوند با…

بیشتر بخوانید »
داستان

یکی بود یکی نبود «قسمت ششم»

  یکی بود یکی نبود در گذشته‌ای دور پادشاهی بود که اهمیت بسیار به ظاهر میداد تا باطن  برایتان در…

بیشتر بخوانید »
داستان

یکی بود یکی نبود «قسمت پنجم»

یکی بود یکی نبود… آخرین پرتاب: یکی از حاکمان شیراز ، انگشتری داشت که نگین بسیار گران قیمتی بر آن…

بیشتر بخوانید »
داستان

یکی بود یکی نبود «قسمت چهارم»

یکی بود یکی نبود… صیاد و ماهی: صیادی‌ضعیف و کم زور،در کنار دجله که ماهی فراوانی دارد،به ماهیگیری مشغول شد.…

بیشتر بخوانید »
داستان

یکی بود یکی نبود «قسمت دوم»

  یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود… غلامی که دریا ندیده بود پادشاهی همراهِ غلام…

بیشتر بخوانید »
ادب و فرهنگ

یکی بود یکی نبود«قسمت اول»

همیشه قرار نیست برای این که حکایت و داستان بشنویم و بخونیم منتظر فصل زمستون با شبای طولانی و سردش…

بیشتر بخوانید »
دکمه بازگشت به بالا
error: Content is protected !!