روانشناسیسبک زندگی

آیا برای خلاق بودن باید باهوش بود؟

خلاقیت و هوش

بسیاری از افراد خلاقیت را با هوش برابر می دانند اما خلاقیت چیزی فراتر از حقیقت نیست. هوش فقط یک پایه و اساس محدود برای خلاقیت است. خلاقیت بیش از آنکه دربرگیرنده هوش ذاتی باشد، عوامل شخصیتی را درگیر می کند. به گفته گورو راجر فون اوچ، ” کلید اصلی خلاقیت در کارهایی است که با دانش خود انجام می دهید.”خلاقیت افراد را قادر می سازد تا در مورد چیزها به روشی جدید فکر کنند و توسعه تمدن را تسهیل کنند، در حالی که هوش به مردم کمک می کند تا مشکلات را به روشی منطقی حل کنند.

فرضیه آستانه

طبق این نظریه، رابطه بین خلاقیت و هوش ممکن است در سطوح مختلف هوش متفاوت باشد. روانشناسان اغلب از این به عنوان “فرضیه آستانه” یاد می کنند، مبنای این فرضیه این است که سطح مشخصی از ضریب هوشی پیش شرط بیان خلاقیت است. ایده اساسی فرضیه آستانه به این معنی است که خلاقیت بالا به هوش بالایی یا هوشمندی بیش از حد متوسط ​​نیاز دارد. هوش بالاتر از متوسط ​​برای ایجاد خلاقیت بالا شرط لازم اما ناکافی است

اما آنچه پژوهش ها می گوید

یک مطالعه جالب رابطه بین هوش و پتانسیل خلاقیت را در یک نمونه حدود سیصد نفری بررسی کرد. آنچه محققان کشف کردند این بود که نمره ضریب هوشی در حدود ۱۰۰ آستانه لازم برای پتانسیل خلاقیت بود. پژوهش ها  نشان می دهد بعد از داشتن آستانه هوش، عوامل شخصیتی برای خلاقیت پیش بینی می شوند. تانر کریستنسن، متخصص خلاقیت، ارتباط بین هوش و خلاقیت را اینگونه بیان می کند: هوش اهمیت دارد، زیرا این توانایی شما را در جمع آوری دانش و استفاده موثر از آن نشان می دهد اما از طرف دیگر خلاقیت  توانایی فراتر رفتن از چارچوب هوش و توانایی ایجاد ایده های جدید از طریق یک روند ذهنی اتصال مفاهیم موجود است..

دو کاری که می توانید برای تقویت خلاقیت خود انجام دهید

بدزدش. آستین کلئون ، نویسنده کتاب سرقت مانند یک هنرمند، کاملاً تأکید می کند که چیزی به عنوان ایده اصلی وجود ندارد. همه کارهای خلاقانه براساس آنچه قبلاً پیش آمده است بنا می شوند. چیزی که “خلاقانه” برچسب گذاری شده است فقط کنار هم قرار گرفتن دو یا چند ایده است که قبلا هرگز با هم ترکیب نشده اند. “هیچ چیز کاملاً اصیل نیست. هر ایده جدید فقط یک برنامه ریزی یا یک رمیکس از یک یا چند ایده قبلی است.” ترفند این است که ۱) ایده های مختلف را جمع کنید و ۲) آنها را با چیدمان های تصادفی، به نظر مسخره، مضحک و … کنار هم قرار دهید تا ایده خود را ایجاد کنید. هرچه ایده های بیشتری از منابع مختلف جمع آوری کنید، ترکیبات بیشتری خواهید داشت. ترفند این نیست که به دنبال بهترین ایده ها باشید (این پیش داوری خلاقیت شما را خفه می کند)، اما به دنبال انواع ایده ها از طیف گسترده ای از منابع باشید. خلاقیت زمانی حاصل می شود که شما دو یا سه ایده از آنها را در یک ترکیب منحصر به فرد و متمایز قرار دهید.

به آنچه که می دانید شک کنید

راد جودکینز، نویسنده و هنرمند، در کتاب خود هنر تفکر خلاق، جمله قانع کننده ای می گوید: “به آنچه می دانید شک کنید. “همه آنچه در طول پانصد سال گذشته بدست آمده است به دلیل تردیدها است.” اگر هر آنچه را که ما آموخته ایم یا به ما آموزش داده اند را بپذیریم ، پیشرفت نمی کنیم . گرچه جستجوی دانش برای ما مهم است ، اما ما باید در تردید در برخی از دانش ها نیز احساس راحتی کنیم. پذیرش چیزها به جای آنچه ممکن است باشد، یکی از بزرگترین عوامل افسردگی خلاقیت است. فقط به این دلیل که یک “متخصص” گفته چنین است، لزوماً به معنای درست بودن آن نیست و یا اینکه قابل تغییر نیست. زمانی “متخصصان” گفتند که انسان هرگز قادر به پرواز نیست. زمانی “متخصصان” گفتند که زنان هرگز قادر به رای دادن نخواهند بود.زمانی “متخصصان” گفتند که ارتباط بی سیم غیرممکن است. همیشه آنچه “متخصصان” می گویند حقیقت نیست. مهمتر از همه، زمان قابل توجهی را اختصاص دهید تا به آنچه می دانید شک کنید و به خودتان شک کنید  که ممکن است دری به فرصت های خلاقانه باز کنید.

کلام آخر

دانش فقط یک پایه و اساس است. استفاده از این دانش به روشهای پویا، معنای خلاقیت است. افراد با خلاقیت بالا فقط بر روی دانش خود تکیه نمی کنند، آنها مدام با دانش خود بازی می کنند. توانایی ایده پردازی خلاق چیزی نیست که شما برای رسیدن به آن به ضریب هوشی بیش از حد بالا احتیاج داشته باشید. هنگامی که به سطح متوسطی از جمع آوری و استفاده از دانش دست یافتید، برای داشتن پتانسیل خلاقیت توانا هستید.  استیو جابز بیان می کند:

“خلاقیت فقط اتصال چیزهاست. وقتی از افراد خلاق می پرسید که چگونه کاری را انجام داده اند، کمی احساس گناه می کنند زیرا واقعاً این کار را نکرده اند، آنها فقط چیزی را دیده اند. بعد از مدتی به نظرشان واضح رسید. دلیل این امر این است که آنها توانسته اند تجربیاتی را که به دست آورده اند بهم متصل کنند و چیزهای جدیدی را تلفیق کنند. و دلیلی که آنها توانستند این کار را انجام دهند این بود که آنها تجربیات بیشتری داشته اند یا بیشتر از افراد دیگر در مورد تجربیات خود فکر کرده اند.

انسان های خلاق همچنین به دنبال ارتباط تصادفی بین مفاهیم غالباً متفاوت هستند. از نظر انسان های خلاق، خلاقیت کاملاً ساده، بازی با ذهنیت موضوعات است. سطح هوش مهم نیست ، بلکه کاری است که ما با هوش ذاتی خود انجام می دهیم.

امیدوارم با خواندن این مطلب فهمیده باشید که نیاز نیست حتما سطح بالایی از هوش را داشته باشید تا یک آدم خلاق شوید بلکه به دنبال راههایی برای افزایش خلاقیت خود باشید.

منبع: www.psychologytoday.com

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
error: Content is protected !!